loading...
مشاوران91
محمد امین بلوچ بازدید : 1 جمعه 01 دی 1391 نظرات (0)

 از مشخصات نوابغ یکی دور اندیشی و دیگر تشخیص اشتبا هات مو جود است . بر اساس این دو شرط فروید مستحق است که نابغه نامیده شود . زیرا که واقعاً حیرت انگیز است که این مرد دانشمند در چه شرایط گو نا گون و مشکلی خود را از بند وقید افکار غلط زمان خود رهانید و با دور اندیشی عجیب خود جان تازه ای به مسائل روانشناسی دمید. ولی باید متذکر شد که هیچکس حتی تابغه نیز نمیتواند کاملاً از قیود زمان خود آزاد باشد و مسلماً بعضی از افکار عصر در او اثر خواهد گذاشت .آشنا شدن باین تاٌثیر در فروید نه تنها از لحاظ تاریخی اهمیت دارد بلکه برای فهم بیشتر اصول روانکاوی نیز مهم میباشد.

         یکی از اصول افکار فروید تمایل به اهمیت دادن به عوامل بیو لوژیکی است. افتخار می کرد که یک عهلم است و بخصوص متذ کر می شد که روانکاوی علم است . « هارتن » که در یکی از نوشته هایش اصول روانکاوی را با مهارت خاص بیان نموده می نویسد « دلیل اینکه پسیکو آنالیز بر اساس بیولوژی قرار گرفته است این است که جنبهٌ علمی بخود بگیرد و اجازه استفاده از روش های علمی را داشته باشد ». در تحلیل عقاید « دلر» هارتمن معتقد است که اگر ادلر عقاید خود بخصوص عقیدۀ میل بقدرت را بر اساس بیولوژی میگذاشت زیاد تری نصیب او میشد.

     تاثیر بیولوژی در عقاید فروید از سه جهت است : یکی اینکه بنظر او مظاهر روانی نتیجه عوامل شیمیایی و فیزیو لوژیکی موجود در ارگانیزم می باشد . دوم اینکه پدیده های روانی را نتایج عوامل ارثی و ساختمانی می پندارد. و سوم این عقیده که اختلافات روانی میان زن ومرد نتیجۀ نوع ساختمان جسمانی آنهاست . نظریۀ اول عامل اصلی ایجاد تئو ریهای غرائز و سرشت و بخصوص غریزۀ مرگ بوده است . بنظر فروید غرایز انگیزه های درونی هستند که مدام در فعالیت هستند و موجود را بطرف ارضاء خود تحریک میکنند. نظریۀ دوم بر اساس این عقیده است که انرژی حیاتی در مراحل معینی از زندگی بواسطۀ تا ثیر وراثت بروز میکند واین مراحل عبارتند از مرحتۀ دهانی و مخرجی و تناسلی و جنسی. این نظریۀ تا اندازهای نیز مسئول بوجود آمدن تئوری عقدۀ ادیپ می باشد .

     نظریۀ سوم فروید، اساس عقاید او را در مورد روانشناسی زن تشکیل میدهد. این طرز فکر در جملۀ معروف او « آناتومی یعنی سر نوشت» خلاصه میگردد و همین تئوری اساس عقیدۀ دو جنسیتی می باشد. بعقیدۀ فروید در هر انسانی دو تمایل به مرد و زن بودن وجود دارد. اساس میل مرد بودن در زنها این است که آنها میل دارند که آتت تناسلی مرد را تصاحب کنند. همچنین ترس مرد از نشان دادن رفتارهای «زنانه » اصولاً بر اساس ترس از اخته شدن قرار دارد.

     تاثیر تاریخی دیگری که عقاید فروید بر دانش امروز ما داشته است بصورت منفی میبشد. در نتیجه تحقیقات اخیر علمای اجتماع و مردم شناسان ، معلوم شده است که قسمتی از عقاید فروید جنبۀ جهانی ندارد و بر مردم بعضی از فرهنگها و اجتماعات صدق نمیکند. در قرن نوزدهم یعنی زمان فروید دانش مردم در مورد اجتماعات مختلف بسیار کم بود و کلیاتی را که در مورد اجتمهع بخصوصی صدق میکرد ، در بارۀ اجتماعات دیگر صادق می دانستند. فروید نیز این اشتباه را مرتکب شد. بدین معنی که تصور کرد عقایداو راجع باجتماع بخصو صی که در آن زندگی میکرد در بارۀ همۀ افراد اجتماعات انسانی نیز صحیح است . البته تا ثیر این بی اطلاعی در بارۀ جوامع دیگر باعث شد که فروید به رل غرایز در رفتار انسان اهمیت زیاد تر از ی بدهد و با وجود اینکه او تاثیر محیط و بخصوث خانواده را منکر نشد، ولی بنظر او پدیده های اجتماعی اصولاً نتیجۀ ساختمان غرایز می باشند.

     یکی دیگر از مشخصات بارزروش فروید در حل مشکلات روانی،عدم دخالت اخلاقی در پدیده های روانشناسی بود. این روش مطابق نظریۀ او در بارۀ علمی بودن روانکاوی می باشد و تا ثیر بسزائی در مشاهده و تعبیرخصوصیات روانی او داشت. این کناره گیری از قضاوت اخلاقی بنظر «اریک فرام» نتیجه تئوری «تولراسیون» است که در آن زمان در افکار فلسفی و اقتصادی وسیاسی روشنفکران زمان فروید وجود داشته است .

      یکی دیگر از اصول مهم فروید این است که بنظر او عوامل روانی زوج های مخا لف موجودند. این طرز فکر نیز در اثر تا ثیر فلسفه «دوئا لیسم» که در عصر فروید شایع بود بوجود آمد.

      بر اساس همین نظریۀ بود که هر تئوری غریزه شامل دو دسته عوامل مخالف یکدیگر عرضه شده است. مهمترین زوج های مخالفی که فروید در شخصیت بشر کشف کرد غرایز از یکطرف و «خود» از طرف دیگر است . بنظر او کشمکش این دو قوا اساس بوجود آمدن نوروزها است . دیگر از عوامل مخالفی که فروید در دو قطب کاملاً مخالف یکدیگر قرار می دهد موضوع «مرد» و«زنی» است و بنظر او این فرق در نتیجۀ ساختما نهای مختلف جسمی این دو گروه می باشد. قالبی بودن این افکار فروید تشریح مسائلپیچیده انسان را برای او آسان می نمود. مثلاً با این روش بهتر میتوان فهمید که چرا به عقیده فروید عواملی که در یک دسته از پدیده های روانی وجود دارند ، در دسته مخالف آن پیدا نمی شود. بدین معنی که سرشت شامل تمام عواملی که تحریک بارضاء میکند می باشد، ولی بر عکس «خود» فقط وظیفۀ سانسور کردن و متعادل نگا هداشتن را دارا می باشد. ولی در حقیقت هر دو قوای مذ کور کشش برای رسیدن بهدفی را دارا می باشند. با این طرز، قالبی بودن روش فروید همچنین ساده تر است تشریح کنیم که انرژی مصرف شده در یک سیستم روانی خود بخود از مقدار انرژی سیستم مخالف میکاهد. مثلاً هر چه نوع دوستی بیشتر شود خود دوستی کمتر میگردد.

       یکی از مهمترین و آخرترین مشخصات دیگر افکار فروید ، طرز فکر تکاملی یا«اولو سیو نیست» اوست. چون این قسمت از نظریات فروید، زیاد مورد بحث قرا نگرفته است و چون این قسمت حائز اهمیت زیادی در فهم تئو ریهای پسیکو آنالیز می باشد لذا سعیخواهیم کرد که کمی مبسو ط تر از موضوعات دیگر در بارۀ آن بحث کنیم .

      فروید از لحاظ طرز فکر در دستۀ مکا نیستیک- اولو سیو نیست فرار می گیرد زیرا که اساس عقاید او این است که بعد از پنچ سالگی موضوع تازه ای اتفاق نمی افتد ، بلکه تمام عکس العمل ها بعد از سن مذکور، کراری از وقایع گذشته است. این طرز فکر بصورتهای مختلفی در نوشته های پسیکوآنالیستیک او ظاهر میگردد. مثلاًدر مورد مسئلۀ اضطراب، فروید همیشه مشاهده میکرد که نمو نه های قبلی اضطراب در بیمار وجود داشت ، بنا بر این باین نتیجه رسید که اضطراب اولین دفعه در موقع تولد ظاهر میگردد و همۀ اضطرابهای بعدی فقط تکراری از آن هستند . این طرز فکر فروید مسبب ربط دادن مراحل مختلف رشد در فرد انسان به مراحل تکامل در انسان بطور کلی می باشد و همچنین دلیل علاقۀ او به مردم شناسی بوده است. در کتاب « بت پرستی و قوانین اخلاقی» فروید متذکر می شود که زندگی روانی مردم اولیه از این جهت جالب است که مراحل اولیه تکامل روانی ما را بخوبی حفظ شده است نشان میدهد. بهترین نمونۀ طرز فکر مکانیستیکی فروید تئوری تکرار اجباری او می باشد. در تئوریهای دیگر فروید مانند تئو ری تمرکز و تئوری باز گشت و تئوری انتقال نیز تا ثیر این طرز فکر دیده می شود و بطور کلی اساس تشرح رفتار کنونی فرد بشر بر اساس رفتار های دوران کودکی او می باشد .

 

محمد امین بلوچ بازدید : 2 جمعه 01 دی 1391 نظرات (0)

24 نکته برای بالا بردن اعتماد به‌ نفس

 

 

 نکته برای بالا بردن اعتماد به‌ نفس

 

روابط یکی از مهمترین قسمت‌های زندگی ماست و تقویت مهارت‌های اجتماعی یکی از مهمترین چیزهایی است که هر فردی باید یاد بگیرد. بهتر کردن نتایجی که در این زمینه می‌گیرید و به دست آوردن اطمینان بیشتر به مهارت‌های اجتماعیتان اعتمادبه‌نفستان را به طور کلی بالا خواهد برد.

 

خیلی از این راهکارها فقط به طور موقتی اعتمادبه‌نفس شما را بالا می‌برند اما باز هم باعث می‌شوند کارهایی انجام دهید که قبلاً حتی فکرش را هم نمی‌کردید و با انجام آنها اعتمادی عمیق‌تر نسبت به خودتان در وجودتان ایجاد می‌کنید.

 

چه چیزی درمورد خودتان هست که دوست دارید بهتر شود؟

 

بااینکه ممکن است علاقه نداشته باشیم در ملاء عام این مسئله را بپذیریم اما خیلی از ما دوست داریم اعتماد به ‌نفسمان پیشرفت کند.

 

خوشبختانه نکات و راهکارهای عملی زیادی برای آن وجود دارد که اینجا به 24 مورد آن اشاره می‌کنیم.

 

سعی نکنید همه این 24 نکته را به طور همزمان به کار ببندید. هر بار چند مورد را انجام دهید تا ببینید کدام‌یک برای شما موثرتر است.

 

بعضی از آنها نیاز به تمرین بیشتر دارند. و به خاطر داشته باشید که همیشه انتخاب با خودتان است. این خودتان هستید که تصمیم می‌گیرید اعتمادبه‌نفستان رشد کند یا پایین بیاید.

 

خیلی از این راهکارها فقط به طور موقتی اعتمادبه‌نفس شما را بالا می‌برند اما باز هم باعث می‌شوند کارهایی انجام دهید که قبلاً حتی فکرش را هم نمی‌کردید و با انجام آنها اعتمادی عمیق‌تر نسبت به خودتان در وجودتان ایجاد می‌کنید.

 

1. از خودتان بپرسید: بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد چیست؟

 

ترسیدن از اتفاقاتی که ممکن است بیفتد خیلی راحت است. وقتی واقعاً از خودتان بپرسید بدترین چیزی که ممکن است رخ دهد چیست، تصویری روشن از موقعیت پیدا می‌کنید، کمی از ترستان از بین می‌رود و می‌فهمید که نتایج احتمالی آن به آن اندازه که اول تصور می‌کردید ترسناک نیستند. با اینکار عواقب احتمالی را برای خودتان تعریف می‌کنید و همچنین متوجه می‌شوید که هر اتفاقی که بیفتد می‌توانید آن را مدیریت کرده و از آن سربلند بیرون بیایید.

 

2. موسیقی نشاط ‌بخش گوش دهید.

 

قبل از اینکه شب در مهمانی شرکت کنید، یا قبل از یک امتحان یا جلسه مهم، قبل از هر چیزی که ممکن است اعتمادبه‌نفستان را کمی سست کند، می‌توانید از موسیقی بعنوان انگیزه برای تقویت روحیه استفاده کنید.

محمد امین بلوچ بازدید : 3 جمعه 01 دی 1391 نظرات (1)

اگر وقت درس خواندن ندارید، بخوانید!

 

درس و تحصیل,زمان مطالعه

 

درس و تحصیل تنها دغدغه همه دانشجویان نیست. بعضی از دانشجویان ناچارند علاوه بر رفتن به دانشگاه، کار کنند یا مسئولیت اداره خانواده را به عهده بگیرند. اما کارشناسان نکاتی را پیشنهاد می کنند تا با استفاده از آنها بتوانیم از زمان مطالعه خود بیشترین استفاده را ببریم.

 

۱. مطالعه را جزئی از زندگی روزانه خود قرار دهید.

 

بهترین راه برای اینکه به درس خواندن عادت کنیم این است که آن را بخشی عادی از زندگی روزمره خود بدانیم. تحصیلات عالی مستلزم تلاش و پشتکار است. لازم است هر روز زمانی را به انجام تکالیف و مطالعه اختصاص دهیم. یک ساعت در روز برای شروع خوب است، ولی این زمان هرچه بیشتر باشد بهتر است.

 

۲. سبک یادگیری خود را بشناسید.

 

افراد مختلف روش های یادگیری متفاوتی دارند و هرگز یک روش واحد برای همه اشخاص مناسب نیست. بعضی افراد با روش های دیداری، بعضی با شنیدن، و بعضی با ترکیب روش های گوناگون یاد می گیرند. لازم است هریک از ما روش مناسب خود را کشف کنیم و آن را به طور مکرر مورداستفاده قرار دهیم. گاهی اوقات ترکیب رویکردهای مختلف، مثلا خواندن مطالب با صدای بلند می تواند مفید واقع شود.

روش های یادگیری همچنین ممکن است برحسب آنچه مطالعه می کنیم متفاوت باشد. به عنوان مثال کسی که زبان را با روش های شنیداری می آموزد ممکن است ریاضیات را با روش های دیداری یاد بگیرد. بهتر است عادات خود را با توجه به روش یادگیری خود شکل دهیم.

 

۳. همه چیز را به شب قبل از امتحان موکول نکنید.

 

بسیاری از دانش آموزان مطالعه را به شب قبل از امتحان موکول می کنند اما این روش روش خوبی برای یادگیری نیست. به گزارش برترین ها کارشناسان معتقدند که در محیط یادگیری آکادمیک، تنها دانستن مطالب و نکات کافی نیست بلکه دانش آموزان باید توانایی تفکر انتقادی راجع به آنها را نیز داشته باشند.

بهتر است مطالب درسی را به صورت روزانه مرور کنیم. همین طور بحث های گروهی و استفاده از نوارها و سی دی های آموزی به یادگری موثر تر کمک می کند.

 

۴. از درس خواندن لذت ببرید.

 

لزومی ندارد همیشه درس خواندن را جدی بگیریم و تنها در گوشه ای بنشینیم و مطالب را در ذهن خود فرو کنیم. روش های زیادی وجود دارد که به ما کمک می کنند تا ز درس خواندن لذت ببریم . همه چیز به خلاقیت ما بستگی دارد. مثلا استفاده از حروف اختصاری جالب، یا موزیک و سایر روش های خلاقانه باعث می شود تا از درس خواندن لذت بیشتری ببریم.

 

۵. خود را بیازمایید.

 

لازم نیست برای آزمودن خود تا روز امتحان صبر کنیم. می توانیم در حین مرور مطالب، فهرستی از چند سوال تهیه کنیم. سپس به عقب برگردیم و به آنها پاسخ بدهیم. همین طور در روزهای آینده که دوباره به سراغ مطالب می آییم این سوالات به ما کمک خواهند کرد. بکوشید تا به آزمودن خود عادت کنید و آن را بخشی از برنامه مطالعه خود قرار دهید

محمد امین بلوچ بازدید : 1 جمعه 01 دی 1391 نظرات (0)

این 7 جمله مخرب را هرگز به کودک تان نگویید

رفتار کودک,احساس کودک

 

به کودکان باید نه وعده داد و نه وعده از آنها گرفت. روابط ما با فرزندانمان باید بر اساس اعتماد و اطمینان باشد. وقتی پدر یا مادر برای تأیید گفته خود مجبور است وعده بدهد، یعنی دارد اقرار می‌کند که «وعده داده نشده‌اش» اعتبار ندارد و قابل اعتماد نیست.

 

مناسب سن خودت رفتار کن!

گاه والدین به رفتار کودک انتقاد می‌کنند، زیرا آن رفتار تأثیر بدی بر بزرگ‌ترها داشته است. در صورتی که رفتار کودک، نشان دهنده احساس درونی اوست و والدین وظیفه دارند احساس کودک را درک کنند. کودک ۶ ساله‌ای که نمی‌داند چه می‌خواهد و گریه می‌کند، یا کودک ۴ساله‌ای که از محدود شدن در صندلی اتومبیل ناراحت است و گریه می‌کند، هر دو متناسب سنشان عمل می‌کنند؛ اگر چه ما انتظار داریم رفتار آنها ما را آزار ندهد. به جای اینکه به کودک بگویید «مناسب سن خودت عمل کن» بگویید: «به نظر می‌رسد خیلی عصبانی هستی»، «می‌دانم وقتی چنین اتفاقی برایت افتاده بسیار ناراحت شده‌ای» این جملات به کودک آرامش می‌دهد و شرایط را قابل تحمل خواهد کرد.

 

آخر چند بار باید یک چیز را تکرار کنم؟

پدر یا مادری که در استفاده از سخنان نیشدار و طعنه‌آمیز استعداد ذاتی دارد، خطر و تهدیدی جدی برای سلامت روانی کودک به حساب می‌آید. این پدر یا مادر جادوگری است که از واژه‌ها استفاده می‌کند و با بیان این واژه‌ها، مانعی در برابر ایجاد ارتباط موثر برقرار می‌کند و مانع از پدید آمدن رابطه‌ای مثبت بین پدر و مادر با کودک می‌شود. « آخر چند بار باید یک چیز را تکرار کنم؟ مگر تو کری؟ پس چرا گوشت به من نیست؟ …» این پدر و مادرها شاید ندانند که سخنان طعنه‌آمیز و کنایه‌دار جملاتی هستند که برخوردی متقابل طلب می‌کنند. این پدر و یا مادر آگاه نیست که با این اظهار نظرهای توهین‌آمیز، کودک را تحریک کرده و ذهن او را از نقشه‌های خیالی انتقام، پر می‌سازد و در نتیجه باعث مسدود شدن راه ارتباطی بین خود او و کودکش می‌شود.

 

به تو قول می‌دهم که …

به کودکان باید نه وعده داد و نه وعده از آنها گرفت. روابط ما با فرزندانمان باید بر اساس اعتماد و اطمینان باشد. وقتی پدر یا مادر برای تأیید گفته خود مجبور است وعده بدهد، یعنی دارد اقرار می‌کند که «وعده داده نشده‌اش» اعتبار ندارد و قابل اعتماد نیست. وعده‌ها باعث می‌شوند که توقعات غیرواقعی در کودکان به وجود بیاید. وقتی به کودک وعده داده می‌شودکه او رابه باغ وحش ببرند، او آن وعده را یک تعهد به حساب می‌آورد و فکر می‌کند که براساس این تعهد، در روز موعود نه باران خواهد بارید، نه اتومبیل عیب و ایرادی پیدا خواهد کرد و نه خود او مریض خواهد شد. از طرفی نباید از کودکان وعده گرفت که درآینده رفتاری خوب داشته باشند یا رفتار بدشان را اصلاح کنند. وقتی کودک وعده‌ای ناخواسته می‌دهد، وعده‌ای که متعلق به خود او نیست، در واقع چکی بانکی می‌کشد که در آن بانک اصلاً حساب ندارد. ما نباید مشوق و محرک این قبیل اعمال فریب‌آمیز باشیم.

 

چـرا مـثـل … نـیستی؟

با مقایسه کـودکـان، آنـهـا احـسـاس مـی‌کـنـنـد در مرتبه پایین‌تری قرار گرفته‌اند و این راه مناسبی برای وا داشتن آنها به فعالیت نیست. زمانی که کودک خود را پایین‌تر از دیگری احساس کند، روحیه خود را می‌بازد و دست از فعالیت خواهد کشید. شما باید ضعف و قوت کودکان را بپذیرید و آنها را بر اصلاح رفتار خودشان تشویق کنید.

 

چی بهت گفتم؟

چرا سوالی را می‌پرسید که خودتان جواب را می‌دانید؟ انتظار دارید کودک چه پاسخی بدهد؟ وقتی می‌پرسید: لباست را کجا پرتاب کردی؟ لبخندی موذیانه می‌زند و می‌گذرد. اگر از رفتار او رنجیده‌اید بگویید: «من متاسفم که مجبورم برای بار سوم تکرار کنم که لباست را روی چوب لباسی آویزان کن».

 

ندو وگر نه می‌افتی!

علی‌رغم تمام توجه شما به محافظت از کودک، به کار بردن این نوع جملات باعث می‌شود کودک بیفتد، زیرا به او القا می‌کنید منتظرید که او به زمین بخورد و این برای کودکی که تلاش می کند مستقل باشد بسیار مضر است. بهتر است در این موارد بگویید: «قبل از دویدن از محکم بودن بند کفش‌هایت مطمئن باش». در این صورت شما در مورد اشکال کفش صحبت کرده‌اید نه ناتوانی کودک.

 

شوخی کردم

دست انداختن کودک اگر چه ظاهراً شرایط را شاد می‌کند ولی در واقع به شدت مخرب است. هنگامی که کودک عصبانی است، خندیدن به او باعث می‌شود احساس بدتری پیدا کند. شما به عنوان والدین کودک وظیفه دارید او را حمایت کنید نه اینکه باعث اذیت و آزار او شوید. اگر چنین منظوری ندارید هنگامی که کودک ناراحت است شاد نباشید.

محمد امین بلوچ بازدید : 0 جمعه 01 دی 1391 نظرات (0)

روش‌هاي كنترل اضطراب جوانان

روش‌هاي كنترل اضطراب,اضطراب جوانان

 

اضطراب به خودي خود بد نيست و حتي وجود آن براي زندگي لازم است. انسان بدون اضطراب، انسان بي‌خيال و شايد بي‌تفاوت خواهدبود. اضطراب زماني مشكل محسوب مي‌شود كه روند زندگي را با دشواري همراه سازد و در فعاليت‌هاي انسان مانع ايجاد كند. اضطراب زياد موجب كاهش عملكرد مي‌شود و در اين حالت بايد با آن مقابله كرد.

راه‌هاي مقابله با اضطراب چيست؟ با اضطراب چه كنيم؟

درس خواندن، كنكور، و همه‌ي فعاليت‌هاي ديگر با فلسفه‌ي زندگي ارتباط دارند. ياد خدا اگر همراه با يك فلسفه‌ي زندگي روشن و آگاهانه باشد، به طور حتم در آرامش انسان مؤثر خواهدبود. انسان خدامدار، افق زندگي بسيارگسترده و وسيعي دارد و اهداف زندگي را در امور كوچك و گذرا خلاصه نمي‌كند. براي او هم شكست و هم پيروزي معناي خاصي دارد. و آنان كه ايمان آورده‌اند و دل‌هاي‌شان به ياد خدا آرام مي‌گيرد، آگاه باشيد كه ياد خدا آرامش‌بخش دل‌ها است. سوره‌ي رعد آيه‌ي 28

كليد: ايمان و اعتقاد قلبي به خداوند، آرامش بيشتر را در همه‌ي امور زندگي به ارمغان خواهدآورد.

 

شناسايي تيپ شخصيتي

در هر آدمي در طول زندگي روش‌هاي گوناگون براي كنار آمدن با موقعيت‌هاي اضطراب‌زا تكوين مي‌يابد. براي كنار آمدن با اضطراب دو خط مشي كلي وجود دارد: در يكي از آنها خود مسأله مورد توجه قرار مي‌گيرد (مشي مسأله مدار)، يعني شخص موقعيت اضطراب‌زا را ارزيابي مي‌كند و سپس دست به كاري مي‌زند تا آن موقعيت را تغيير دهد. در خط مشي هيجان مدار، خود هيجان در مدار توجه قرار مي‌گيرد، يعني شخص به جاي درگيري مستقيم با مسأله مي‌كوشد تا از راه‌هاي گوناگون از احساس اضطراب خود بكاهد. در اغلب موارد خط مشي مسأله مدار گرايش سالم‌تري براي مقابله با اضطراب است.

 

شما كدام خط مشي يا در واقع كدام تيپ شخصيتي را داريد؟ روي سخن بيشتر با كساني است كه هيجان مدار هستند، چرا كه اينان بيشتر دچار اضطراب مي‌شوند. شناسايي تيپ شخصيتي حداقل به شما كمك مي‌كند اولاً خودتان را بهتر بشناسيد و ثانياً آمادگي‌هاي خود را براي مقابله با اضطراب واقع‌بينانه ارزيابي كنيد. افراد هيجان مدار بايد توجه داشته‌باشند كه آنها بيش از آن كه از خود مسأله نگران و مضطرب شوند از نگراني خودشان نگران مي‌شوند! به جاي اين كه فكركنند چگونه با مشكل مواجه شوند، به دنبال اين مي‌روند كه چگونه بتوانند نگراني خود را كنترل كرده يا كاهش دهند، وخود اين فكر، اضطراب بيشتري توليد مي‌كند.

كليد: با شناسايي تيپ شخصيتي، آمادگي‌هاي خود را براي مقابله با اضطراب ارزيابي كنيد.

 

اعتماد به نفس و خودباوري

درباره‌ي نقش باورها صحبت كرديم. محكم، قوّي، مسلّط، شجاع و باحوصله و جدّي باشيد تا اضطراب از شما دورشود اگر هر كاري را كه مي‌توانستيد انجام دهيد، انجام داده‌ايد و با اين همه مضطرب هستيد، بگذاريد بدون تعارف بگوييم، ترسوييد! اگرهم مي‌دانيد كه فعاليت‌هاي‌تان كمي‌ها و كاستي‌هايي داشته ولي مي‌پذيريد كه بايد توقعي منطقي از خودتان داشته‌باشيد، بازجاي نگراني واضطراب نيست. به هر حال يادتان باشد انسان‌هاي مسلّط و منطقي كمتر مضطرب مي‌شوند.

كليد: براي كاهش اضطراب، اعتماد به نفس خود را تقويت كنيد.

 

ورزش و تحرك جسمي

يك‌نواختي و ركود جسمي، از نظر رواني هم انسان را خسته مي‌كند. خستگي رواني هم، موجب اغتشاش فكري و در نهايت اضطراب مي‌شود. كسالت، تنبلي و بي‌تحركي را از خود دور كنيد. كسي كه لميده، درازكش و يا در حالتي كه به استراحت شبيه است، درس مي‌خواند، يا خيلي بي خيال است و يا براي افكار اضطرابي كه در آينده به سراغش خواهدآمد، فكري نكرده است. به خصوص در ايام امتحانات، ماه‌ها، هفته‌ها و روزهاي آخر كنكور سعي كنيد با ورزش و تحرك جسماني به نشاط وشادابي خود كمك نماييد. به قول فردوسي:

ز نيرو بود مرد را راستي

ز سستي كژي زايد و كاستي

ساعات و زمان‌هاي معين را براي ورزش و نرمش اختصاص دهيد، حتي اگر شده براي چنددقيقه.

كليد: ورزش و تحرك جسماني، شادابي و نشاط و آمادگي‌هاي رواني را افزايش مي‌دهد.

 

شوخ طبعي

معمولاً ديده‌ايد كه آدم‌هاي شاد و خنده‌رو بهتر با مسايل زندگي كنار مي‌آيند. اگر چه اين يك مسأله‌ي شخصيتي است ولي مي‌توان آن را آموخت.

بياموزيم كه شوخ طبعي و بذله‌گويي به جا و به اندازه‌ي خود بد نيست، هم در روحيه‌ي خودمان و هم روحيّه‌ي اطرافيان تأثير مثبت دارد.

كليد: خاصيت شوخ طبعي و بذله‌گويي را در كاهش اضطراب ناديده نگيريد.

 

تصوير سازي ذهني

گاهي مي‌توان با به تصوير كشيدن ذهني آن چه كه ممكن است براي‌مان پيش بيايد، هم موقعيت را بهتر درك كرد و هم پيش‌بيني‌هاي لازم را انجام داد.

يك مثال براي كنكوري‌ها: تصوّر كنيد امروز جلسه‌ي كنكور برگزار مي‌شود. شمابه محلّ برگزاري كنكور رسيده‌ايد، از در ورودي عبور كرده‌ايد، وارد سالن يا مكان آزمون شده‌ايد، سر جاي خود نشسته‌ايد، پاسخ‌نامه‌ها و دفترچه‌ي سؤالات را كنار صندلي شما و روي ميز گذاشته‌اند، الآن اعلام مي‌كنند كه شروع كنيد، نيم ساعت ازوقت آزمون مي‌گذرد، يك ساعت، دو ساعت، و…، دفترچه‌ي دوم را هم تمام مي‌كنيد و كنار مي‌گذاريد، جلسه به پايان مي‌رسد، از جاي خود بلند مي‌شويد…

مي‌توانيد نمونه‌هايي از اين تصوير سازي ذهني را چند بار انجام دهيد تا آمادگي‌هاي رواني خود را براي روز و ساعت آزمون افزايش دهيد اگر اين فعاليت را انجام دهيد در واقع جلسه‌ي آزمون واقعي براي شما يادآور و تداعي كننده‌ي تمرين‌هاي تصوير سازي ذهني خواهدبود.

كليد: تصوير سازي ذهني، موقعيت واقعي جلسه‌ي آزمون و كنكور را تجربه كنيد.

 

تغيير وضعيت آگاهانه

اصولاً شما به يكي از دو طريق مي‌توانيد زندگي كنيد: يكي اين كه بگذاريد مغزشما به ترتيب سابق كار كند. بگذاريد هر تصوير، صدا، يا احساس را كه خواست به صحنه‌ي ذهن‌تان بياورد، و شما نيز به طور خودكار نسبت به آن عكس‌العمل نشان دهيد. راه ديگر اين است كه به اختيار و آگاهانه فعاليت‌هاي مغزي خود را اداره كنيد. مي‌توانيد حالات دلخواه در خود ايجاد كنيد. مي‌توانيد خيالات و خاطرات تلخ را ضعيف و بي‌اثركنيد، مي‌توانيد آنها را طوري در نظر مجسم سازيد كه نتوانند بر شمامسلط شوند. طوري آنها را ناچيز و كوچك در نظر آوريد كه شما بر آنها مسلط باشيد.

 

شايد اين كار سخت به نظر برسد، اما آن قدرها هم سخت نيست. احتمالاً شما هم اين تجربه را داشته‌ايد كه در خانواده و جمع دوستان به دليلي به شدت عصباني شده‌ايد ولي در يك لحظه كسي چيزي گفته و يا كاري كرده كه نتوانسته‌ايد جلوي خنده‌ي خود را بگيريد. در اين وضعيت چه حالتي به شما دست داده‌است؟ آيا باز هم عصباني مانده‌ايد؟ نمونه‌هاي اين تجربه فراوان است. در روزي كه حوصله نداريد، شنيدن اتّفاقي يك قطعه موسيقي زيبا، ديدن يك گل، يك تصوير، و حتي يك رنگ، به يك باره همه چيز را تغيير داده و روحيه‌ي شما كاملاً دگرگون شده‌است. حال حرف ما اين است كه چنين تغيير وضعيتي را مي‌توان آگاهانه و به اختيار انجام داد. باور نداريد، تمرين كنيد. به هنگام خستگي، بي‌حوصلگي و يا عصبانيت، به كسي يا چيزي كه دوستش داريد فكركنيد، يك گل زيبا را در ذهن خود مجسم سازيد، به خاطره‌اي خوش در زندگي‌تان بينديشيد. چه اتفاقي مي‌افتد؟ اين كار را مي‌توان سر جلسه‌ي امتحان يا كنكورهم انجام داد، البته براي چند لحظه يا دقيقه. تا مسير اضطراب عوض شود.

كليد: با اداره‌ي آگاهانه و اختياري فعاليت‌هاي مغزي، مي‌توان بر اضطراب مسلّط شد.

 

بازگشت به حالت قبل از اضطراب

هر جا كه اضطراب شما را فرا گرفت، فوري سعي كنيد به حالت قبل از اضطراب باز گرديد. اگر مثلاً سر جلسه‌ي امتحان سؤال جاري يا سؤال قبلي را خوب پاسخ داده‌ايد، و حالا به سؤالي رسيده‌ايد كه شما را نگران مي‌كند به همان سؤال قبلي برگرديد، به خودتان قوّت قلب بدهيد و از روي سؤالي كه سخت بوده فعلاً عبور كنيد تا بعد سر فرصت به آن بپردازيد.

كليد: اگر مضطرب شديد، سعي كنيد به حالت قبل از اضطراب بازگرديد تا بتوانيد اوضاع را به كنترل خود در آوريد.

 

جسارت ورزي

بياييد آخرين حدّ اضطراب را تصوركنيد، واقعاً چه اتفاقي مي‌افتد؟ اين يكي از آموزه‌هاي روان‌شناسي براي افرادي است كه از مقابله با شرايط استرس‌زا هراس دارند. جسارت‌ورزي مي‌تواند مانع اضطراب شود. گاهي بد نيست انسان اين جسارت را به خود بدهد كه حدّ نهايي يك موضوع استرس‌زا را براي خود پيش‌بيني و تصور نمايد. به كساني كه لكنت زبان دارند، توصيه مي‌شود كه به جاي مخفي كردن لكنت خود، سعي كنند هر چه بيشتر لكنت داشته‌باشند و به كساني كه اضطراب دارند، توصيه مي‌شود به جاي كلنجار رفتن براي پس زدن اضطراب، سعي كنند هر چه بيشتر در خود اضطراب به وجود آورند. مي‌گويند در بلا بودن از بيم بلا است. اين بهتراست كه از ترس اضطراب بيشترمضطرب شويم يا آن را به وجود

آوريم كه بلا از سرمان بگذرد!

كليد: يك راه مقابله با اضطراب آن است كه به جاي تلاش براي كنترل، آن راتجربه كنيم، اين يعني جسارت ورزي.

 

آموزش آرميدگي

شايد شما هم اسم ريلكس راشنيده باشيد. در آموزش ريلكس (=آرميدگي) فرد ياد مي‌گيرد تا ماهيچه‌هاي بدن خود را به آرامش كامل درآورد. به اين ترتيب كه ابتدا يك دسته از ماهيچه‌هاي بدن خود را به حال انقباض(جمع كردن، فشرده كردن) در آورد و بعد آنها را شل كند، تا اين كه احساس شل شدن را در آن دسته عضلات احساس نمايد. بعد، از فرد خواسته مي‌شود تااين تمرين انقباض- شل كردن را، با تمامي قسمت‌هاي بدن خود (مانند ماهيچه‌هاي بازوها، گردن، صورت، شانه‌ها، پاها و غيره) انجام دهد. هر چند اين تمرين‌ها ممكن است چند جلسه به طول انجامند، اما سرانجام فرد قادر خواهدبود كه در يكي دو دقيقه به حالت آرميدگي كامل درآيد.

حداقل استفاده از آرميدگي اين است كه وقتي خسته شديد يا اضطراب به شما دست داد، روي صندلي راحت بنشينيد، چند نفس عميق بكشيد و تعدادي ازعضلاتي را كه لازم مي‌دانيد، با فرمان خودتان سفت و شل كنيد.

كليد: آموزش آرميدگي، روشي سريع براي بازگشت به حالت آرامش است.

 

شناخت تأثيرات فردي اضطراب

هر فرد بايد بداند كه اضطراب چگونه علايم خود را در او نشان مي‌دهد. شناخت اين علايم مي‌تواند به كنترل آنها كمك كند. اضطراب با تأثيرات هورموني خود، بعد از شروع، دامنه‌ي بيشتري مي‌گيرد و در نهايت به اوج خود مي‌رسد. اگر كسي بر اين نكته آگاهي داشته باشد، سعي مي‌كند كمي صبر نمايد تا دامنه‌ي اضطراب تمام شود و به تدريج به حالت آرامش باز گردد. اما اكثر افراد از خود اضطراب هول و دستپاچه شده و اين باعث مي‌گردد اضطراب آنها دچار افت و خيز بيشتري شود و طول بكشد.

كليد: شناخت رفتارهاي نشان دهنده‌ي اضطراب، به كنترل آن كمك مي‌كند.

 

تمرين اضطراب!

اضطراب را مي‌توان مانند درس‌ها و تست‌ها تمرين كرد. با اين سؤالات مي‌توانيد چگونگي، ميزان و روش‌هاي كنترل اضطراب را تمرين و تجربه نماييد. آيا مي‌توانيد خود را مضطرب كنيد؟ آياعوامل ايجاد كننده‌ي اضطراب را در مورد خودتان مي‌شناسيد؟ آيا مي‌توانيد اتفاقات اضطراب‌زاي احتمالي را سر جلسه‌ي امتحانات و يا در كنكور پيش‌بيني كنيد؟ آيا رفتارهاي نشان دهنده‌ي اضطراب را در مورد خودتان شناسايي كرده‌ايد؟ آيا راه‌هايي براي مقابله با اضطراب پيش‌بيني كرده‌ايد؟ اگر اضطراب داريد يا فكر مي‌كنيد احتمال دارد در روز جلسه‌ي امتحان يا كنكور اضطراب به سراغتان بيايد، حداقل ۲ تا ۳ جلسه به تمرين اضطراب اختصاص دهيد.

 

كليد: براي مواجهه با اضطراب، اگر مي‌توانيد اضطراب را تمرين كنيد.

 

دو يادآوري بسيار مهم:

۱- براي كنترل اضطراب، به هيچ وجه از چند روش با هم استفاده نكنيد. ببينيد در روش‌هاي ذكر شده، كدام مورد براي شما مناسب‌تر است. بر اساس اولويت بندي خودتان به ترتيب از روش‌هايي كه قابليت بيشتري دارند، استفاده كنيد.

۲- هيچ وقت براي كنترل اضطراب يا رفع خستگي و خواب آلودگي، سر خود و بدون تجويز پزشك سراغ داروها و مواد مسكن نرويد.

 

نتيجه‌گيري:

* ايمان و اعتقاد قلبي به خداوند، آرامش بيشتر را در همه‌ي امور زندگي به ارمغان خواهدآورد.

* با شناسايي تيپ شخصيتي، آمادگي‌هاي خود را براي مقابله با اضطراب ارزيابي كنيد.

* براي كاهش اضطراب، اعتماد به نفس خود را تقويت كنيد.

* ورزش و تحرك جسماني، شادابي و نشاط و آمادگي‌هاي رواني را افزايش مي‌دهد.

* خاصيت شوخ طبعي و بذله‌گويي را در كاهش اضطراب ناديده نگيريد.

* تصوير سازي ذهني، موقعيت واقعي جلسه‌ي آزمون و كنكور را تجربه كنيد.

* با اداره‌ي آگاهانه و اختياري فعاليت‌هاي مغزي، مي‌توان بر اضطراب مسلّط شد.

* اگر مضطرب شديد، سعي كنيد به حالت قبل از اضطراب بازگرديد تا بتوانيد اوضاع را به كنترل خود در آوريد.

* يك راه مقابله با اضطراب آن است كه به جاي تلاش براي كنترل، آن راتجربه كنيم، اين يعني جسارت ورزي.

* آموزش آرميدگي، روشي سريع براي بازگشت به حالت آرامش است.

* شناخت رفتارهاي نشان دهنده‌ي اضطراب، به كنترل آن كمك مي‌كند.

* براي مواجهه با اضطراب، اگر مي‌توانيد اضطراب را تمرين کنید

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 5
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 2
  • بازدید کلی : 42